شمع صبورانه میسوزد و تمنای پروانه را دارد
هوای سرد و یخی پروانه را رانده و بر پشت شیشه پنجره قندیلهای یخی شمع را تماشا میکنند
گٔل زیبا در پشت پنجره یخی میرقصد تا که شمع را بخنداند
اشک شمع ٔبر پیکرش مینشیند و بر شیشه غبار گرفته مینویسد دوستت دارم پروانه
5 امتیاز + /
0 امتیاز - 1391/11/27 - 22:50 در
دست نوشته های فراق
من
1391/11/27 - 22:59 توسط Mobileتمنا
کردم
که
تو
با
من
باشی.
تو
به
من
گفتی:
هرگز
هرگز
پاسخی
سخت
درشت
و
مرا
غصه ی
این
هرگز
کشت
merci
1391/11/27 - 23:00خواهش..
1391/11/27 - 23:03 توسط Mobile